loading...
مشاور ازدواج
اخبار سایت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
عشق عوضی 0 32 moshaver41
یاسین بازدید : 20 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

سوال :

سلام

من به یکی از همکلاسیهام علاقه دارم ماجرا رو به خانوادماطلاع دادم مادرم هم اومد دانشگاه و اون خانم رو دید و حتی از نظر ظاهری پسندیدولی بعد از تحقیق فهمیدیم که ایشون یه خواهر بزرگتر تو خونه دارن و فعلا به اینخاطر مایل به ازدواج نیستن مادرم هم با خونسردی کامل می گه اشکال نداره این نشدیکی دیگه! حالا از شما کمک می خوام : از یه طرف اون خانم مایلبه ازدواج نیست از طرف دیگه مادرم می گه بریم سراغ یکی دیگه موندم چه کار کنم!!!!

 

جواب :

سلام

این برخورد مادر شما برخورد کسیه که احساسات عاشقانه ندارهبه همین خاطر عقلش بهش می گه اگه این دختر نشد یکی دیگه، بنا بر این شما برای راضیکردن مادرت باید محسنات اون دختر رو برای مادرت توضیح بدی یا اینکه اونو در جریان علاقهات نسبت به او قرار بدی تا متقاعد بشه که باید فقط سراغ اون بره نه دختر دیگه، اگهبازم قبول نکرد این قدر تلاش کنید تا راضیبشه که برای خواستگاری رسمی قدم جلو بذاره

در زمینه اینکه دختر گفته بخاطر خواهر بزرگترم فعلا ازدواجنمی کنم، عرض می کنم این نباید مانع خواستگاری بشه ، چون شاید این حرف نظر خودشباشه و خونواده اش با ازدواج دختر کوچکتر مخالفتی نداشته باشن و اگه اونا مخالفنباشن راحت تر می شه خودشو راضی کرد

در صورتی که رفتید و خونواده اش مخالفت کردند می تونید برایرد حرفشون دلیل بیارید و بگید که اولا: هیچ دلیل شرعی یا عقلی بر لزوم تاخیرازدواج دختر کوچکتر تا زمان ازدواج دختر بزرگتر وجود نداره؛ چون لزوم تاخیر در هیچایه یا روایتی نیومده و همچنین هیچ عقلی نمی گه خواستگار دختر کوچکتر رو بخاطردختر بزرگتر رد کنید ، ثانیا: اگه می گید در صورت ازدواج دختر کوچکتر دل دختر بزرگترمی شکنه به این فکر کنید که اگه خدای نکرده سنشون بالا رفت و برای یکی یا هر دوشون خواستگار نیومد اونوقته که واقعا دلشون می شکنه، ثالثا: از کجا می دونید شایدخدا کلید باز شدن بخت دختر بزرگتر رو در ازدواج دختر کوچکتر قرار داده باشه و اگهاین طور باشه شما با عدم موافقتتون با ازدواج دختر کوچکتر در حقیقت بخت دختربزرگتر رو می بندید

اگه تمام این حرفها رو زدید اما بازم موافقت نکردن شما بگیداگه با اصل ازدواج من با دخترتون موافقت کنید من هم در مقابل قول می دم که تا وقتیدختر بزرگتر ازدواج نکرده برای انجام مراسمات صبر کنم

اگه گفتند که شاید حالا حالاها ازدواج نکرد شما چه می کنید؟شما بگید که هرچی باشه من صبر می کنم (البته نه اینکه قصدتون این باشه که هرچندسال طول بکشه هیچ کار نکنید)

اگه اینو قبول کردند شما ناراحت نباشید این خودش یه قدم بهجلو است چون قبول ازدواج دخترشون با شما، یه اهرم فشار می شه که اگه بعد یه مدتخواهر بزرگتر ازدواج نکرد هرچی می گذره نرمتر بشن علاوه بر اینکه شما هم می تونی ازراه صحبت با خود دختر و راضی کردنش این فشار رو بیشتر کنی و این قدر ادامه بدی تا خونوادهاش راضی بشن

موفق باشید  

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
مطالب پربازدید

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 35
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 189
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 319
  • بازدید ماه : 669
  • بازدید سال : 3,145
  • بازدید کلی : 51,232
  • کدهای اختصاصی