سوال:
سلام
من دختری 21 ساله هستم و مدرک فوق دیپلم نرم افزاردارم و چند سالی است که به دلایلی ادامه تحصیل نداده ام.وقتی که فوق دیپلم گرفتم، دربارهی ازدواج بیشتر تحقیق کردم و فهمیدم که با اینکه ازدواج را در دید ما بد جلوه دادهاند اما مسئله ی خوبی است. بعد از مشاوره هایی که انجام دادم تصمیم گرفتم که با یکروحانی ازدواج کنم چون فکر می کنم عقاید یک روحانی معتقد با عقاید بنده متناسب است.ولی متأسفانه طی مشاوره هایی که انجام دادم فهمیدم که باید حداقل تا لیسانس ادامه تحصیلهم بدهم و بعد مسئولیت یک زن خانه دار را قبول کنم. الآن با این که 21 سال سن دارماما فکر می کنم که هم بیشتر باید برای ازدواج اطلاعات کسب کنم و هم باید تا آخر گرفتنمدرک لیسانس اگر هم عقد کنم، عروسی نکرده باشم چون بعد از عروسی مسئولیتم سنگین ترمی شود و آن موقع برای درس خواندن جهت لیسانس مناسب نیست. اما مشکلی که وجود دارد ایناست که شنیده ام طلاب زود ازدواج می کنند و حالا من سردرگم شده ام که حالا که آمادگیازدواج را ندارم اما طلبه ها زود ازدواج می کنند من باید چکار کنم؟ از طرفی برادر بزرگترمخیلی مرا در این زمینه تحت فشار قرار میدهد که من خجالت بکشم و ازدواج نکنم. میدانمکه فامیلمان با ازدواج من با یک روحانی مخالفند و ممکن است رابطه شان با من بد شوداما تصمیم خودم این است. می دانم برادرم و ... با ازدواج من با یک روحانی خیلی مخالفهستند و می گوید تو اگر با روحانی ازدواج کنی بدبخت می شوی اما من نمی توانم با کسیکه آن ها تعیین بکنند ازدواج و زندگی کنم. واقعاً تحت فشار روحی قرار گرفته ام. خیلیخجالت میکشم ازدواج کنم چون دو خواهر 30 و 26 ساله هم قبل خودم در خانه است. نمی دانمباید چکار کنم؟ اصلاً خجالت می کشم که برای من خواستگار در خانه بیاید و خواستگارهارا رد می کنم. اما اگر یک روحانی به خواستگاریم بیاید با این خجالت شدید و همچنین سردرگمیبرای درس خواندن و آمادگی برای ازدواج و ... ام باید چکار کنم؟ از طرفی هم میترسم یکطلبه ای که انسان خوبی نباشد به تورم بخورد....لطفاً راهنماییم کنید.با تشکر فراوان.
جواب:
سلام
در مورد اینکه می گید بخاطر عقاید و افکارتون میخواید با روحانی ازدواج کنید عرض می کنم این کار نادرست نیست اما باید دید که ایا شرایطشما چنین اجازه ای رو می ده یا نه؟ یعنی ایا شما از نظر فکر رفتار و پوشش طوریهستی که مورد پذیرش طلبه قرار بگیری یا نه و همچنین ایا می تونی با زندگی طلبگی کهمعمولا سالهای اولش سخته بسازی یا نه؟
علاوه بر اینکه باید دید ایا عقاید و افکار وظاهر خونواده شما طوری هست که جلوی اومدن طلبه رو برای خواستگاری نگیره یا اگراومد سبب عقب نشینیش نشه؟ چون اگر خونواده شما با اونی که اون در نظرشه خیلی فاصلهداشته باشه ممکنه یا اصلا نیاد یا اگرم اومد شما رو بخاطر خونواده رد کنه
بنابر این شاید شما بهتر باشه به جای ازدواج باطلبه تصمیم بگیرید با یک فرد مذهبی ازدواج کنید تا هم به عقاید شما نزدیک باشه وهم بخاطر خونواده تون شما رو رد نکنه و خونواده شما مخالفت نکنند
با همه این حرفها اگر خواستید با طلبه ازدواجکنید در مورد درس خوندنتون عرض می کنم : نیاز نیست که تا لیسانس بخونید بلکه همینالان هم می تونید ازدواج کنید چون وقتی قراره خونه داری کنید چه دلیلی داره که تالیسانس ادامه بدید؟
البته اگر بعد ازدواج بخواید ادامه تحصیل بدیدمی تونید با همسر توافق کنید که در دوران عقد برای لیسانس بخونید ولی اگرم نشد بعدازدواج گرچه سخته اما می تونید با سرعت کمتر تحصیل رو ادامه بدید
در مورد اینکه می گید طلاب زود ازدواج می کنندعرض می کنم در صورتی که تصمیم بگیرید در دوران عقد یا بعد عروسی ادامه تحصیل بدیدمی تونید با یک طلبه ازدواج کنید اما اگر بخواید اول لیسانس بگیرید ممکنه طلابمجرد کمتری در حد سنی شما باشند که به خواستگاری شما بیان
در مورد اینکه می گید الان امادگی ازدواج روندارید عرض می کنم: ازدواج امادگی خاصی نمی خواد بلکه همین قدر که از نظر روحی وجسمی احساس نیاز به ازدواج و برقراری رابطه خوب با همسر دارید کافی است البته اگر نگرانندونستن مهارتهای زندگی هستید بدونید که این مساله یه راهکار خوب داره اونم اینهکه دوران عقد رو به زمان یادگیری مهارتهای زندگی تبدیل کنید و با مطالعه و کمکبزرگترها این مهارتها رو یاد بگیرید و تدریجا شروع به عمل کردن کنید و یواش یواشخود رو برای پذیرش مسئولیت زندگی مشترک اماده کنید
در زمینه اینکه برادرتون شما رو تحت فشار قرارداده که الان ازدواج نکنید عرض می کنم : لازمه که شما در این زمینه کوتاه نیایی وعقب نشینی نکنی چون نظرت درسته پس باهاش حرف بزن و در زمینه ثمرات مثبت ازدواجباهاش صحبت کن و بگو طبق احادیث دینی هرکی ازدواج کنه نصف یا دو سوم دینش کامل میشه و من هرچه زودتر ازدواج کنم زودتر دینم کامل می شه و همچنین بهش بگو که ازدواجسبب می شه ادم سر و سامون بگیره و تشکیل زندگی بده و طبق فرمایش قران : ارامش روحیو جسمی پیدا کنه پس چه بهتر که ادم هرچه زودتر با ازدواج سر و سامون بگیره و بهارامش برسه. خلاصه نباید جلوی برادرت کم بیاری و عقب نشینی کنی و اگر گفت خجالتنمی کشی که از ازدواج حرف می زنی بهش بگو چرا باید خجالت بکشم مگر کار بدی می خوامبکنم مگر می خوام برم با کسی رفیق بشم که کارم نادرست باشه من می خوام نیمه گمشدهام رو پیدا کنم تا با همدیگه کامل بشیم و در کنار هم به ارامش برسیم
در زمینه مخالفت اطرافیان شما نسبت به ازدواجتونبا یک فرد روحانی عرض می کنم اگر علی رغم مطالبی که در بالا گفتم همچنان بر ازدواجبا روحانی اصرار دارید باید با پاسخ گویی به دغدغه های خانواده بر مخالفت اونا غلبهکنید یعنی اگر گفتند بدبخت می شی بهشون بگو من بدبخت نمی شم چون انسان افکار وعقاید و رفتارهای طرفش زندگی می کنه و اینا است که دل ادم رو به زندگی مشترک گرممی کنه و در نتیجه می تونه با سختی های مالی زندگی هم کنار بیاد پس من در صورتیبدبخت می شم که با فردی که افکار و عقایدش رو قبول ندارم ازدواج کنم نه با کسی کهدرامدش کمه پس اگر منو مجبور به چنین ازدواجی کنید منو بدبخت کرده اید
در مورد اینکه می گید بخاطر خواهراتون خجالت میکشید خواستگار رو قبول کنید عرض می کنم این درسته که ممکنه اونا وقتی برای شماخواستگار میاد مکدر بشن اما چاره ای نیست، شما نمی تونید خوشبختی و اینده خودتونرو فدای ناراحت نشدن خواهرهاتون کنید چون اگر بخاطر اونا ازدواج نکنید اولا ممکنهتا اخر عمر مجرد بمونید بخاطر اینکه شاید اونا دیر ازدواج کنند و سن شما به حدیبالا بره که دیگه نتونید ازدواج کنید و ثانیا: ممکنه سنتون تا این حد بالا نره اماامکان داره خواستگارهای خوبی رو که الان دارید بعدا نداشته باشید و مجبور بشید برایفرار از تجرد به کسی که شرایطش خیلی پایین تره شوهر کنید. از اینا گذشته ممکنهازدواج شما سبب باز شدن بخت خواهراتون بشه مثل اینکه پسرایی از فامیلاهای همسر شمابه خواستگاری خواهراتون بیان و باهاشون ازدواج کنند، بنا بر این خجالت رو کناربذارید و اگر کسی خواست به خواستگاری شما بیاد ردش نکنید
در مورد اینکه گفتید : میترسم یک طلبه ای که انسانخوبی نباشه به تورم بخوره، عرض می کنم اگر در مورد طلبه مثل هر خواستگار دیگه کهمیاد از محل زندگی و تحصیل و دوستانش تحقیق کنید می تونید بفهمید اونی که شما میخواید هست یا نه
موفق باشید