مشاوره : خیلی زود ازشون خسته می شم

سوال :

سلام

من 29 سال دارم ودانشجوی دکترا هستم. چندی پیشتر در سن 26 سالگی خیلی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتمو شدیدا افسرده شدم. بخاطر افسردگی و شرایط روحی که پیدا کردم کلا از این جامعه، طرزتفکر، و مخصوصا ازدواج متنفر شدم و شروع به مطالعه و بطور وسواسی زندگی و درسم رو تعطیلکردم و چند ماه به مطالعه و تحقیق در مورد فلسفه، نیاز روحی، مشکلات، فواید ازدواجدوستی و ... پرداختم و براساس مطالعاتم تصمیمات بعدی رو گرفتم که در ادامه زندگی چکارکنم. در مطالعاتم به این نتیجه رسیدم که ما خیلی زندگی رو سخت گرفتیم و کلا از دیناسلام برگشتیم و حسابی دین رو تحریف کردیم و در عین حال قانون و فرهنگ درست و حسابیو به روز شده ای هم در سال 2010 نداریم. و به این نتیجه رسیدم باید بروم و شروع بهپیدا کردم دوست کنم. برای این کار زمان گذاشتم و بعد از چندی با 1 نفر دوست شدم رابطهجنسی هم پیدا کردم. رابطه اولم بعد از 6 ماه از طرف اون شخص تموم شد و من که دلبستهشده بودم دچار یک ضربه عاطفی بزرگ شدم. اما دوباره 1 نفر دیگه پیدا کردم اما اینباردیگه دلبسته نشدم و مشکلی که الان دارم اینه که بعد از چند ماه ارتباط با یک نفر ازشخسته میشم و میرم دنبال یک نفر دیگه و تمایلی هم برای ازدواج ندارم. بعضی وقتها ازحالم از این جامعه و طرز تفکر ادما بهم می خوره. هر دختری ادم رو میبینه شرایط من رومیبینه میخواد با استفاده از یک طرفندی خودشو قالب کنه و از مسائل جنسی و عاطفی کهابزاری هست برای ایجاد ارامش بیشتر انسان سو استفاده می کنن. الان افسرده نیستم و کمبودیهم ندارم اما بعد از ارتباط با یک شخص بعد از 2 تا 3 ماه ازش خسته میشم. به نظرتونچرا اینطوریه؟ من چکار می تونم بکنم؟ مشاور روانشناس به من میگه بالاخره یکی پیدا میشهکه دلتو بدست بیاره؟ اما همه یه مشکلی دارن که من ازشون خسته میشم.

جواب :

سلام

من فکر می کنممشکل در اون دخترا نیست که نمی تونن دل شما رو به دست بیارن مشکل در نوع نگاه شمابه دخترا است چون نوع نگاهه که مقدار زمان رابطه رو مشخص می کنه یعنی اگه نگاه کسیبه دختر مثل دید شما نسبت به دختر اول باشه ادامه دار خواهد بود اما اگه مثلدخترای بعدی نگاه ابزاری داشته باشه زمان محدودی ادامه پیدا می کنه بازم دقیقا مثلنگاه کسی که به یه دختر به عنوان شریک زندگی نگاه می کنه یا فقط اونو به عنوان یکشریک جنسی می بینه که در صورت اول یک عمر با لذت در کنارش زندگی می کنه اما درصورت دوم بیش از مدت کوتاهی نمی تونه باهاش باشه

با توجه به مواردبالا می شه فهمید که اگه دید انسان به زن قلبی و عاطفی باشه و خودشو صرف نظر ازجسمش هم بخواد یعنی جدا از جسمش هم اونو دوست داشته باشه و بخواد که در کنارش باشهمثل کسی که دنبال شریک زندگیه، در این صورت هیچوقت ازش خسته نمی شه

اما اگه دیدش بهزن ابزاری باشه و تنها جنبه ظاهری و جسمیش رو ببینه فقط به استفاده جسمی از او فکرمی کنه و احساس تعلق خاطر نسبت به او نداره که سرنوشت و حال و اینده اش برای مهمباشه چون اصلا اونو مال خودش نمی بینه

مشکل شما همهمینه که نگاهت به غیر از دختر اول عاطفی نبوده و بهشون به عنوان اینکه مال همبشید نگاه نکردی و به عبارت دیگه به اونا فقط جسمانی نگاه کردی نه عاطفی و تا وقتیهم که این نگاه در وجودت عوض نشه رابطه ها بعد مدتی خسته کننده می شه

شاید بگید: دیگهنمی تونم به هیچ دختری به عنوان شریک زندگی نگاه کنم و دل ببندم من عرض می کنم اینحالت نتیجه اینه که هر دختری رو که دیدی به راحتی راه داده و به همین خاطر دخترا روفقط یه ابزار جنسی می بینی در صورتی که همه دخترا این طور نیستن دختر خوب هم زیاده،منتها اشکال کار این بوده که فقط با دخترهایی برخورد کردی که اهل دوستی با پسرا هستن، در صورتی که اگه از راه سنتی و از طریق خانواده جلو می رفتی به بسیاری دختر برمی خوردی که هرگز حاضر نیستند حتی برای ازدواج تن به رابطه حرام بدن

خلاصه کلاماینکه شما تا وقتی که دیدت رو در این زمینه عوض نکنی و به قصد ازدواج اونم از راهدرستش، جلو نری نمی تونی با هیچ دختری بیشتر از چند وقت سر کنی

موفق باشید