عشق عوضیسوال:
سلام
مشکلی که در حال حاضر من و همسرم داریم با آن دست و پنجهنرم می کنیم و زندگی ما را تا لبه طلاق کشانیده به شرح زیر است. ما شش ماه عقد کردیم همسرم دانشجو است و من همسرباز هستم ما سر موضوعات زیادی با هم مشکل داشته ایم. بهطوری که ما طی این 6 ماه دعوا هایی که به خانواده هایمان کشیده شده از 20 مورد همبالاتر رفته که در همه موارد پدر همسرم به محض ناراحتی دخترش او را پشت خود پنهانمی کرده و به حل مسئله می پرداخت. (البته نصیحتهای خوبی می کرد - زنها اینجورنباید تو چی کار کنی دراین مورد آخر همسرم تصمیم جدی گرفت که من اونی که او می خواسته نیستم و دیگر جوابمن را نداد. دوباره پدرش که دفعه قبل قول به عدم دخالت داده بود (البته نه علنی)به همسرم کمک کرد که همسرم مهریه 313 تا سکه کامل را اجرا بگذارد. کهمن با پافشاری در علاقه شدید به همسرم اجازه ندادم کار به میز دادگاه بکشد. ابتداراضیشان کردم به بعد موکول شود بعد با همسرم به سختی ارتباط برقرار کردم تا راضیشکردم (همسرم خودش راضی به صحبت نبود البته با واهمه از خانواده اش) حالا قرار شد برهدادخواست را پس بگیرد.ولی هر بار که به خونه میرسید از من تضمین می خواست تو هفت بندمن هم می گفتم تعهد من خودم هستم. روزقبل دادگاه من یکی از اساتید کاردان حوزه رو بردم خونشون تا حل مشکل کنم. بعد از یک ساعت شنیدن مشکلات همسرم که بعضیاشحاصل خیال بافی های ایشون بود (من ساکت موندم) پدرشون با ادب در زدند و وارد بحثشدند و با عدم رضایت از ازدواج من با دخترش کفتن دو راه بیشتر برای شما نیست
1-راه بهتر که پیشنهاد من هم هست اینه که بیایی مصالحه ایطلاق را قبول کنی
2-4 تا بزرگتر جمع بشن از دو طرف یکسری تعهداتبیان بشه و شما پای اون رو امضا کنی تا همه چیز حل بشه راه سومی نیست دیگه بیشترحرف نداریم اونخانم با بیانی شیوا از مضرات طلاق و شکست های دختر یه باره پدر خانمم از خر شیطونپایین آمدو همسرم هم دیگه تعهد نخواست مشکل من اینجاست که با وجود حل فعلی اینمشکلات چگونه من می توانم این را تضمین کنم که همسرم باز حرفهای بین خودمان را بهپدر و خانواده خود انتقال ندهد و باز پدر او دخالت نکند ما هنوز عقدیم. این مشکل بعد عروسی بهنظر من دیگر قابل حل نیست. چه کنم من؟ خانواده ها از هم متنفر ما به ذهن آشفته نسبتبه هم و خانواده های هم توقعمالی همسرم از من که هنوز سربازم لطفابررسی و کمک بفرمایید به خدا خسته شدم
جواب :
سلام
من علت و ریشه اختلافات معلوم نیست که بتونم در این موردنظر بدم اما در صورتی که ایرادات همسر شما وارد نباشه در این صورت معلومه که مسالهعمق نداره و ناشی از اختلاف فکر و سلیقه است در این صورت برای اینکه این مسالهتکرار نشه بهترین کار در این شرایط اینه که سعی کنید جو بین خودتون دو نفر وخانواده ها رو اروم کنید چون تا وقتی که جو حاکم بین شما مثل الانه ارامش موجود درمعرض به هم خوردنه پس شما چند کار بکنید :
اولا شما رابطه تون رو با پدر مادرش اصلاح کنید تا اونا ازجانب شما احساس ارامش و بهتون اعتماد کنند و کمتر احساس کنند که لازمه در زندگیشما دخالت کنند
ثانیا اگه می بینید اصرار بر حرف حقتون اثری جز اختلاف برانگیزی و عکس العمل منفی نداره اصرار نکنید و ازش موقتا صرف نظر کنید و منتظر فرصتمناسب برای زدن حرف درستتون باشید اگرم در حق بودنش شک دارید یا نظرتون نادرسته کهاصلا مطرحش نکنید و اگر متوجه نادرستی حرفی که مطرح کردید شدید فورا عذر خواهیکنید تا به تدریج جو عذر خواهی از اشتباه در بینتون حاکم بشه
ثالثا : نسبت به همسرتون هم حتی اگه حرفش نادرسته تا جاییکه می شه کوتاه بیایید چون وقتی کسی احساساتش بر انگیخته است قضاوتش نادرست می شهو حرف درست رو هم نمی پذیره
شاید بگید اینکه درست نیست همه اش در برابر حرفای نادرستشکوتاه بیام جوابش اینه که من عرض نکردم کلا کوتاه بیایید بلکه عرض می کنم موقتاکوتاه بیایید و مترصد فرصت مناسب باشید تا نادرستی حرفش رو تذکر بدید، البته اگر حرفشدرسته هم نه تنها قبول کنید بلکه حتی ازش تشکر کنید که شما رو متوجه اشتباهتون کرداگه این کار رو بکنید تدریجا جو تشکر از انتقاد سازنده بین شما به وجود میاد
اگه این کارها رو بکنید در صورتی که اختلافات شما اساسی و ریشهدار نباشه مشکل شما کلا حل می شه و در طول زندگی مشترک هم مشکلی نخواهید داشت ولی اگهمشکل شما ریشه در مسائل اساسی داشته باشه باید با یافتن منشاءش در صدد حلش بربیایید وگرنه در طول زندگی براتون مشکل ساز می شه
موفق باشید
مشاوره ازدواج : ایا امیدی هست؟