loading...
مشاور ازدواج
اخبار سایت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
عشق عوضی 0 32 moshaver41
یاسین بازدید : 19 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

سوال:

سلام

من دختری 25ساله هستم من دوره کاردانی با یه اقاییدوست بودم ولی توبدترین شرایط تنهام گذاشت اقای که تو اون دوره به  من اظهار علاقه میکرد جواب رد داده بودم وقتی فهمیدهبود که تنهام گذاشته دباره اومد سراغم پیشنهاد ازدواج داد گفتم بهم وقت بده ناگفتهنمونه که به خاطر من با خیلیها جنگیده بود که خانوادش راضی بشن چون ایشون 2سال از منکوچیکتره و از یه خانواده متوسط به بالاست ولی من از یه خانواده معمولی من 5سال باایشون تو یه دانشگاه درس خوندم اون موقع احساسی بهش نداشتم بعد اینکه شناختمش عاشقششدم ایشون الان 2ماه از سربازیش مونده که واسه من این 2ماه باقی مونده اندازه 20سالهخیلی میترسم تنهام بذاره بهم میگه صبر داشته باشم ولی میترسم زمان ازم بگیره چون خانوادشبه زور حاضر شده با خانواده ام حرف بزنه خاستگاری کنه هرموقع قرار میشه بیان خاستگارییه اتفاقی میوفته برنامه کنسل میشه اخرش به مادرم گفتم بدن استخاره کنن شاید خدا نمیخوادکه ازدواج کنیم ولی خوشبختانه جواب استخاره خیلی خوب اومد چند روز پیش زن دایی ام گفتبریم رمال و من به اصرار زن دایی ام رفتم رمال که اونی که میترسیدم رو گفت که پدرشبرا جدایی ما دعا دادن نوشتن اگه ازدواج کنیم 2سال طلاق میگیریم(این حرف رمال بود کهداغونم کرد)ناگفته نمونه من اصلا جدی نگرفتم ولی ته دلم میترسم سربازی ایشون 20 همینماه تموم میشه باز پدرش بهونه کرده باید برم تحقیق وخیلی چیزا نکنه خانواده من سابقهدارن همش بهونه بخاطر اینکه من وضع مالی خوبی ندارم ایشون بهترین نقطه شهر ساکن هستنیا اینکه پدرشون دکترا داره پدر من یه کارگر معمولیه من حس میکنم همه بهونه ها فقطبه خاطر همین موضوع از حرفای پدرش سر در نمیارم یه بار میگه میرم خاستگاری-یکبار هممیگه میام ولی میگم اخلاق نداری یعنی از پسرش بد بگه منم خیلی میترسم اگه بخواد اونحرفارو بزنه که پدرم راضی نمیشه یه بار میگه مهریش باید 14سکه باشه  قبول کردم پدرش فکرنکنه من بخاطر پول میخوام ازدواجکنم حتی گفتم نمیخوام برام عروسی بگیره بریم محضر عقد کنیم با اینکه خانوادم برام ارزوهادارن ولی طوری دوسش دارم که حاضرم پارو همه چیز بذارم الان منتظرم  خدمتش تموم بشه ببینم اصلا میاد خاستگاری یا نهباباش گفته شناسنامه شو باید ببینم دیده پسرش ناراحت شده دعوای لفظی بینشون پیش اومدهگفته تو اون دختره رو نخوای برات میگیرم  معلومنیست چی میگه از اینکه پسره دوسم داره شک ندارم چون با 2تا خواهرشام حرف میزنم هردوهمیشه از داداششون میگن که چقدر عاشقته من از کجا بفهمم پدرش منظورش از این کارا چیهایا فکر میکنید با این همه ایرادی که ازم میگیره میاد ازم خاستگاری کنه؟ناگفته نمونه  پسره میگه اگه نیومد چندماهم صبر کن پول جور کنمبعد پاپیش بذارم خیلی خسته شدم 1بارم خودکشی کردم درسته پسره نفهمید مامانم گفت نبایدبفهمه همه فک و فامیل میدونس که قراره20به بعد بیان ولی الان فعلا زده زیرش تو دانشگاههمه فکر میکنن ما زن و شوهریم کمکم کنید از یه طرف ابروم داره میره از یه طرف نمیتونمبیخیالش بشم تورو خدا بهم جواب بدین مرسی


 

جواب:

سلام

من پیشگو نیستم که بدونم اون پسر چه می کنه امااینو می دونم که اگر بخوای احساساتی عمل کنی به جایی نمی رسی بنا بر این بایدتصمیم بگیری عاقلانه عمل کنی و دنبال اون چیزی هم باشی که به صلاحته نه اینکهدنبال این باشی که هر طور شده به عشقت برسی چون ممکنه ازدواج به صلاحت نباشه و بعداز مدت کوتاهی مجبور بشی طلاق بگیری یا یک عمر با بدبختی زندگی کنی پس فکر کارهایمجنونانه ای مثل خودکشی رو از سرت بیرون کن و دلت رو یه خورده کنترل کن و بعد با عقلتبه حرفای من گوش بده :

اگر می خوای نتیجه ای بگیری که در اینده پشیموننشی در اولین قدم: لازمه درباره اینکه رمال گفته پدرش دعا گرفته تحقیق کنی و اگرواقعیت داشت باطلش کنی

در قدم بعدی باید دست از عجله برای اینکه بهخواستگاریت بیاد برداری و در این زمینه بزرگوارانه برخورد کنی و بهش فرصت بدی کهخونواده اش رو تدریجا راضی کنه چون اولا: ممکنه برخورد عجولانه باعث دور شدن اونپسر از شما بشه بخاطر اینکه اگر دختر طالب تر از پسر جلوه کنه ممکنه سبب عقب نشینیپسر بشه بنا بر این گرچه اونو دوست داری اما اگر هی عجله کنی و بهش بگی که زوداقدام کنه ممکنه به سرد شدنش منجر بشه و ثانیا: رضایت قلبی خونواده اش تاثیر زیادیدر خوشی زندگی اینده شما داره، چون اگر خانواده اون پسر تو رو قبول نکنند هی دنبالعیب و ایراد گرفتن از تو می گردن و بیشتر بودن سن تو و اختلاف سطح مالی و تحصیلی خانوادهها هم این بهانه رو دست اونا می ده و در نتیجه احتمال داره سن بالای تو و پایین تربودن خونواده ات رو توی سرت بزنند و زندگی رو برات جهنم کنند

پس اگر می دونی که اون پسر واقعا تو رو می خوادو داره تلاشش رو می کنه بهش فرصت بده تا خونواده اش رو راضی کنه البته اگر دیدی کهتلاشش کم شده یا شک کردی که تو رو می خواد عقب نشینی کن تا شوقش به تو زیادتر بشهو تلاشش رو بیشتر کنه در مورد نحوه عقب نشینی مطالب لینک زیر رو بخون

http://moshaver41.ir/post/category/83

موفق باشید

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
مطالب پربازدید

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 35
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 63
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 193
  • بازدید ماه : 543
  • بازدید سال : 3,019
  • بازدید کلی : 51,106
  • کدهای اختصاصی