عشق عوضیسوال:
سلام
3 سال با پسری دوست بودم که قصد ازدواج داشتیم.چونمطمئن بودیم متاسفانه چند باری با هم سکس داشتیم.اولین تجربه دوستی من بود.اوضاع آنطورکه میخواستیم پیش نرفت و ما از هم جدا شدیم.چون در سکس بکارتم رو از دست داده بودمنامزدم اصرار داشت که با مراجعه به یک پزشک مشکل را حل کنیم که من زیر بار نرفتم وحتی به کسی هم نگفتم.به همین خاطر با خودم عهد بستم که اگر شرایط ازدواج برایم پیشآمد همه چیز رو صادقانه قبل از عقد به همسر آینده ام بگم چون از دروغ واقعا بیزارم.یعنیحاضرم تنها بمونم ولی دروغ نگم.میدونم چنین مردی کم پیدا میشه که هم شرایط منو بپذیرههم اینکه اصلا جنبه شنیدنشو داشته باشه به خاطر همین جرات نکردم که شرایطمو برای خواستگارانیکه از آشنایان بود بگم چون اینجوری با آبروی خوانوادم بازی میکردم.تا اینکه تو کلاسآموزشی یکی از بچه های کلاس ازم خواستگاری کرد و منم همه چیزو براش گفتم.اونم ازم وقتخواست که فکر کنه و منو بیشتر بشناسه.تا اینکه بعد از مدتی گفت تو اینقدر صفات خوبداری که اون موضوع به چشم من نمیاد. 3 سال از من کوچکتره وچون من جثه ریزی دارم اصلادر ظاهر معلوم نیست و خودمون هم تعجب کرده بودیم ازش خواستم با یک مشاور صحبت کنه وشرایط من رو هم بگه.اون هم قبول کرد.گویا مشاور بهش گفته بود که اگه چنین کاری بتونیبکنی یه جورایی شاخ غولو شکسته.اینم بگم که این آقا 23 ساله و لیسانس کامپیوتره.پسرمومن و معتقد وفهمیده ایه باعث شده که من نمازامو مرتب بخونم.در کل خیلی بهم کمک کردکه از لاک خودم بیام بیرون.دائم نقاط مثبت منو بهم گوشزد میکنه وشیفته اخلاق وصداقتو صبرو پوشش من شده.به خوانوادش هم گفته که با من آشنا شده و آنها رو سن من حساسن واز بقیه شرایط خبر ندارن ولی اون مصر به ازدواج با منه.تیر ماه 90 به مدت 10 ماه سربازهو من بهش گفتم اگر اگر قراره اقدامی کنی بمونه برای بعد از سربازیت. به نظر شما بااین شرایط و چشم بازی که جفتمون داریم میتونیم خوشبخت بشیم؟ فقط اینو نگید که نبایداز گذشتت چیزی بهش میگفتی چون به نظر من ماه هیچ وقت پشت ابر نمیمونه.این اعتقاد منه.خیلی ازتون ممنونم
جواب:
سلام
طبق گفته شما ایشون بخاطر نقاط مثبت شما از ایننقطه منفی صرف نظر کرده اما شما می ترسید که بعدا به مشکل بخورید یا ایشون از اصلازدواج پشیمون بشه موارد زیر می تونه زمینه لطمه به زندگی تون رو از بین ببره
اول: یکی از مواردی که می تونه سبب توجه او بهاین نقطه ضعف شما و در نتیجه پشیمونیش بشه اینه که شما کاملا مناسب هم نباشید و بعدابخاطر بعض تفاوتها اختلاف پیدا کنید که در این صورت ممکنه این نقطه ضعف شما هم برایهمسرتون زنده بشه و با مطرح کردنش شما رو ازار بده بنا بر این باید مطمئن بشید کهتناسبهای فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری خانوادگی رو دارید و شایستگی های لازمه موردنظر هرکدومتون در دیگری هست لذا لازمه که پیش مشاور برید تا بررسی کنه کاملا مناسبهم هستید یا نه
دوم: اگر شما بعد ازدواج رفتارتون شفاف باشه واز نامحرم حریم لازم رو بگیرید شک به شما در ذهن او زنده نخواهد شد
سوم: اگر از نظر انجام مسائل مذهبی قوی باشید اطمیناناو به پاکی شما چند برابر خواهد شد
علاوه بر موارد فوق باید ازش قول بگیرید کههرگز هرچقدر هم که اختلافتون شدید باشه از این مساله به عنوان نقطه ضعف شما حرفینزنه
البته شما هم خودتون رو باید اماده کنید که اگریه وقتی در زمان عصبانیت از این مساله حرفی زد ازش بگذرید و اونو ببخشید
موفق باشید
مشاوره ازدواج : ایا امیدی هست؟